DataLife Engine > --- > میلاد امام رئوف ثامن الحجج ع
میلاد امام رئوف ثامن الحجج ع16 مهر 1390. نويسنده : mohamadinia |
شيخ كلينى روايت كرده مردى از اهل بلخ که گفت : بودم با حضرت امام رضا عليه السلام در مسافرتش به خراسان. روزى طلبيد خوان طعام را و جمع كرد بر آن مـوالى خـود از سـيـاهان و غير ايشان .گفتم: فدايت شوم كاش خوان طعام آنها را جدا مى كردى . فرمود: ساكت باش ! همانا پروردگار ما تبارك و تعالى یکی و مادر و پدرما يكی است و جزاء به اعمال است . ايـن بـود حـال آن حـضـرت بـا فـقـراء و رعـايـا لكـن وقـتـى فضل بن سهل ذوالرياستين بر حضرت وارد شد، يك ساعت ايستاد تا آنكه حضرت سر به جانب او بلند كرد و فرمود: چه حاجت دارى ؟ عرض كرد: اى آقاى من ! اين نوشته اى اسـت كـه اميرالمؤمنين(يعنى مأمون) براى من نوشته و اشاره كرد به كتاب حَبوه كه مأمون بـه او عـطـا كـرده بـود و در آن آنـچـه او خـواسـتـه بـود از مـال و امـلاك و سلطنت موجود بود. عرض كرد: شما اولى مى باشيد از مأمون به عـطـا كـردن مـثـل آنـچـه او عطا كرده ؛ زيرا شما وليعهد مسلمين مى باشيد. حضرت فـرمـود: بـخـوان آنرا و آن كـتـابى بود در جلد بزرگى و پيوسته ايستاده بود و مى خواند آنرا چون فارغ شد از خواندن ، حضرت فرمود: يا فَضْلُ! لَكَ عَلَيْنا هذا مَا اَتَّقـَيـْتَ اللّهَ عـَزَّ وَ جـَلَّ. يـعـنى اى فضل ! براى تو است بر ما اين نوشته مادامى كه بـپـرهـيزى از مخالفت خداوند عزَّ و جَلّ . و حضرت به اين يك كلمه محكم كارى او را به هم شـكـسـت و تـاب آن را بـاز كـرد. غـرض آن اسـت كـه حـضـرت اجـازه نـشـسـتـن بـه فضل نداد تا آنكه بيرون رفت. بازگشت به صفحه قبل |